فرهنگ امروز: حسن انصاری، عضو هیئت علمی دانشگاه پرینستون، یادداشتی درباره مناسبات ایران و افغانستان در کانال خود منتشر کرده است که متن آن را میخوانید؛
۱) اهل سنت افغانستان از حنفیاناند. حنفیها به دلایل مختلف بیشترین قرابت را از لحاظ کلامی با شیعه داشتهاند. در سدههای نخستین بیشتر حنفیها یا معتزلی بودند و یا بر مذهبی نزدیک به مرجیان جهمی. این مذاهب از نقطه نظر توحید تنزیهی به شیعه بسیار نزدیکند.
۲) در سدههای بعدی هم حنفیها مذهب ماتریدی را پذیرا شدند. ماتریدیها از نقطه نظر کلامی نسبت به اشاعره به شیعه نزدیکترند. خود امام ابوحنیفه از دوستداران اهل بیت(ع) بود و از برخی قیامهای علویان حمایت کرد. در چند سده نخست حنفیان بیشترین ارتباط را با زیدیه و شیعه امامی در بغداد داشتند.
۳) در عصر سلجوقی ارتباط شیعیان امامی و حنفیان ری و جبال و عراق عجم بیش از پیش شد. به نحوی که نویسنده کتاب نقض همواره از آنان به عنوان حنفیان اهل عدل سخن میراند. علمای امامیه در سده ششم ری نزدیکترین ارتباط را با حنفیان این شهر داشتند و حنفیان مجالس منظم دهه محرم را برگزار میکردند.
۴) معتزلیان حنفی مذهب کتابها در فضائل اهل بیت(ع) نوشتهاند. دلیل دوم پیوند حنفیها با شیعیان امامی زبان فارسی بود. برای قرنها این زبان به عنوان زبان فرهنگی و مشترک همه خراسانیان و فرارودان در مجالس وعظ و درس و حتی در نوشتههای فقهی و پاسخ استفتائات فقهی از سوی حنفیان به کار میرفت.
۵) بنابراین زبان فارسی به عنوان عامل پیوند میان حنفیان خراسان و شیعیان بود. این عامل بعدا در دوران سیطره زبان فارسی در شبه قاره و عصر امپراتوری گورکانی که مذهب حنفی مذهب غالب بود خود موجب ارتباط بیشتر شیعیان شبه قاره و حنفیان شد.
۶) بنابراین حنفیان شبه قاره و بخشی از آنچه امروز افغانستان فعلی را تشکیل میدهد همراه با حنفیان منطقه غربیتر که بخشی از خراسان بزرگ را تشکیل میدادند با شیعیان و ادبیات فارسی ایران ارتباط بسیار نزدیکی داشتند.
۷) متأسفانه از سده هجدهم که تمایلات سلفی و وهابی در شبه قاره نفوذ کرد این ارتباط کمرنگ شد. هم ارتباط فرهنگی با ادبیات فارسی و هم نزدیکیهای فکری و کلامی آنان با بخش عظیمی از حنفیان خراسان. با این وصف تا امروز سنت کهنسال حنفی ارتباط گسستناپذیری با زبان فارسی دارد.
۸) بیشتر عالمان اصلی و مهم مذهب حنفی در طول تاریخ از خراسان بودهاند: از بلخ و بخارا و سمرقند و خوارزم و ... بسیاری از کتابهای فقه و کلام و مذهب حنفیان به زبان فارسی است. حتی در کتابهای عربی حنفیان بسیاری از کلمات به فارسی است. استفتائات به زبان فارسی است و پاسخها هم به فارسی.
۹) سبب وجود زبان فارسی در نوشتههای حنفیان این بود که مخاطبان آنها در خراسان بزرگ و فرارود فارسزبان بودند و یا فارسی زبان فرهنگی و علمی آنان بود. با روند گسترش حنفیگری به سوی آناتولی و آسیای صغیر همراه با مهاجرت ترکان به بخشهای غربی زبان فارسی نیز بدان سو گسترش بیشتر پیدا کرد.
۱۰) ادبیات مذهب حنفی در شام و مصر در سدههای گذشته با ادبیات فقه حنفی در خراسان و فرارود نوعی گسست را نشان میدهد که دلیلش هم سهم مهم زبان فارسی است در نوشتههای حنفیان خراسان. مهمترین فقیهان حنفی تا سده هفتم قمری همگی با چند استثناء از خراسان بودهاند.
۱۱) خود امام ابوحنیفه ایرانی بود و بیشتر شاگردان او از خراسان و سایر مناطق ایران بودند. ابوحنیفه حتی قرائت نماز را به زبان فارسی جایز میدانست. اساسا یکی از عوامل رشد اسلام در فرارود در سدههای نخستین مذهب مرجی بود و حنفیان سهم مهمی در این زمینه داشتند.
۱۲) در سدههای بعد هم اسلام در شرق آسیا بیشتر از طریق حنفیان گسترش پیدا کرد و زبان فارسی هم بدین ترتیب راه خود را به چین و برخی مناطق آسیای دور باز کرد.
۱۳) بنابراین هویت افغانستان را چه از لحاظ دینی و چه از لحاظ زبانی و فرهنگی نمیتوان از ایران و خراسان جدا دانست. تفکر وهابی البته مانع بزرگی است منتهی حنفیان بیش از دیگران به خوبی میدانند که مذهب امام ابوحنیفه نمیتواند پیوندی با مذهب محمد بن عبد الوهاب و سلفیان پیدا کند.
۱۴) اسلاف وهابیت از اصحاب حدیث قدیم بغداد و شام بیشترین انتقادها را از امام ابوحنیفه داشتهاند. در طرف مقابل اخطب خوارزم (خوارزمی) که یکی از مهمترین کتاب ها را در فضائل ابوحنیفه نوشته خود نویسنده دو کتاب مهم یکی در فضائل امام علی بن ابی طالب و دیگری درباره مقتل امام حسین است.
۱۵) بنابراین هر گونه تلاشی برای ایجاد گسست میان ایران و افغانستان محکوم به شکست است. فرهنگ این دو کشور فرهنگ مشترک چند هزار ساله است و فرهنگ دینی و مذهبی و زبانشان پیوندهای عمیق دارد. اصلا وحدتی است در عین کثرت.
۱۶) تفکر حنفیان و شیعیان از اندیشه تکفیری سلفیان جداست. به لطف زبان فارسی، به لطف قرابت دینی و مذهبی و کلامی و به لطف ایرانشهر و خراسانش قرنهاست که مردمان همه این سرزمین ها همزیستی مسالمتآمیز داشتهاند.
نظر شما